می‌گویند: اگر ما با امریکا دشمنی نکنیم، خصومت‌ها و درگیری‌ها تمام می‌شود، تحریم‌ها و تهدیدها مرتفع می‌گردد و خودمان راحت‌تر زندگی می‌کنیم؟!

مقصودشان این است که "اگر تسلیم شویم"، چنین می‌شود، که البته نخواهد شد و البته ما نیز تسلیم نخواهیم شد. پیش از انقلاب تسلیم بودیم و اگر می‌خواستیم به این ذلت و بندگی تن دهیم که دیگر انقلاب نمی‌نمودیم!

منابع مرتبط
عکس نوشت ها
چندرسانه ای
دریافت پست
برچسب ها: شبهه شبهات

پاسخ شبهه مقصودشان این است که "اگر تسلیم شویم"، چنین می‌شود، که البته نخواهد شد و البته ما نیز تسلیم نخواهیم شد. پیش از انقلاب تسلیم بودیم و اگر می‌خواستیم به این ذلت و بندگی تن دهیم که دیگر انقلاب نمی‌نمودیم!

در این پرسشی که از ابتدای انقلاب مطرح بوده و در هر برهه‌ای نیز تکرار می‌شود، چندین خطای فحوایی و نیز محاسباتی وجود دارد و البته بیشتر کسانی که در سطح سیاسیون و یا دانشگاهیان چنین ادعاهایی را مطرح می‌کنند، خودشان به خوبی می‌دانند.

الف – اشکال، یا بهتر بگوییم: «حیله‌ی نخست» این است که می‌گویند: «اگر ما با امریکا دشمنی نکنیم»! یعنی ابتدا ما را به عنوان آغازگر دشمنی و جبهه‌ی تک قطبی برای تداوم خصومت متهم و محکوم می‌نمایند، سپس ادعاهای فرضی خودشان را مطرح می‌نمایند!

اما، حقیقت مطلب این است که ما با "امریکا، انگلیس و تمامی کشورها به جز اسرائیل که آن را رژیم غاصب می‌شناسیم"؛ آغازگر دشمنی نبوده و نیستیم؛ بلکه آنها هستند که به محض آغاز انقلاب اسلامی مردم ایران و سپس استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران به رأی اکثریت قاطع مردم (اوج دموکراسی)، دشمنی را آغاز کردند و هرگز از این خصومت، قدمی عقب‌نشینی نکرده‌اند!

شاید مردمان امریکا و کشورهای اروپایی، به رغم کوبیدن بر طبل دمکراسی و دمیدن به شیپور گوش‌خراش "لیبرالیسم"، هیچ گونه آزادی واقعی برای تعیین ساختار حکومتی بر کشور خود را نداشته باشند، چنان که از قیام مردم فرانسه و تظاهرات‌های آنها در شنبه‌ی هر هفته، علیه نظام سرمایه‌داری و ساختارش، بیش از یک سال می‌گذرد و هم چنان در سکوت جوامع بین المللی، سرکوب پلیسی می‌شوند؛ اما مردم ایران، پس از نزدیک به سیصد سال استعمار و استثمار و بخشیدن بخش‌های بزرگی از خاک و نیز به تاراج دادن سرمایه‌های این کشور، تصمیم گرفتند که مستقل باشند، ساختار حکومتی را خود تعیین کنند و صاحب سرمایه‌های ملی خود باشند.

بدیهی است که این تصمیم، به مذاق "نظام سلطه" خوش نمی‌آید - از دست دادن حاکمیت و مالکیت بر ایرانِ بزرگ، قدرتمند و ثروتمندی که برایشان به "ژاندارم منطقه" تبدیل شده بود، قابل پذیرش نبوده و نست – و الگو شدن نظام جمهوری اسلامی ایران و مردمش، برای سایر ملل مسلمان منطقه، برایشان خطری مُهلک می‌باشد. پس دشمنی را آغاز نموده و با شدت هر چه بیشتر، ادامه داده‌اند و البته دشمنی آنها تا وقتی ما هستیم و هویت مستقل داریم، ادامه خواهد داشت.

ب – بنابراین، چنان که امام خامنه‌ای مکرر تصریح نموده‌اند: «دشمنی امریکا با ما، یک دشمنی ذاتی است»، یعنی اساس زیرساخت و ساختار و اهداف "نظام استکباریِ سلطه"، با اساس یک حکومت مستقل، به ویژه اگر اسلامی باشد، تناقض دارد؛ چنان که فرمودند: «دشمنی با نظام اسلامی، ناشی از دشمنی ذاتی با اسلام می‌باشد».

وقتی امریکا که خود را ابر قدرت جهان می‌داند، همانند فرعون فریاد بر می‌آورد «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَی – من برترین ربّ (صاحب اختیار و تربیت کننده‌ی امور) شما هستم» و شما متقابلاً فریاد می‌آورید «الله اکبر» و «رَبُّنَا اللَّهُ – ربّ ما الله است»؛ و وقتی شیطان بزرگ می‌گوید: «حقوق و قانون آن است که من به شما دیکته کنم» و شما می‌گویید: «آن است که خداوند خالق، علیم و حکیم بفرماید»؛ دشمنی ذاتی می‌شود.

نکته: دقت شود که چه از جانب امام خمینی و امام خامنه‌ای و چه از جانب اهل فهم، همیشه بر "دشمنی امریکا با ما" تأکید شده است؛ یعنی ابتدا کننده‌ی دشمنی و نیز تداوم بخش آن، امریکا بوده است.

وقتی انبیا و رسولان الهی علیهم السلام، برای هدایت مردم مبعوث گردیدند، بیشتر مردم کافر، مشرک، ظالم و فاسد بودند. لذا از طرف انبیای الهی، همه رحمت، محبت و دعوت به حق بود؛ اما بسیاری از کفار و مشرکان، دشمنی را آغاز کرده و امتداد بخشیدند.

اکنون، وضعیت ما با امریکا و متحدان و نوکرانش نیز همین‌گونه است؛ ما حق خودمان را می‌خواهیم و بر مواضع بر حق‌مان ایستادگی می‌کنیم، و البته تمام عالمیان را دعوت به حق و عدالت می‌نماییم، اما آنها هستند که دشمنی می‌کنند. و بدیهی است که پاسخ دشمنی، لبخند، امتیازدهی، تقدیم گُل و شیرینی و ... نمی‌باشد، بلکه "دشمنی متقابل" خواهد بود.

گفتیم، گفتند:

گفتیم: ما نظام سلطنت و شاه نوکر صفت نمی‌خواهیم! گفتند: به شاه دست نشانده‌ی خودمان دستور می‌دهیم که شما را سرکوب کند و از زمین و آسمان به سوی شما آتش مرگ بگشاید!

گفتیم: ما می‌خواهیم حکومت و دولت‌مان را خودمان تعیین و انتخاب کنیم! گفتند: پس ما در مقابل شما [به عنوان دشمن]، صف آرایی می‌کنیم.

گفتیم: اجازه نمی‌دهیم که سفارتخانه‌ی شما در تهران، به عنوان یک لانه‌ی جاسوسی، برای طراحی کودتاها و ایجاد آشوب‌ها و سازماندهی بحران‌ها و حتی اتاق فرماندهی جنگ‌های داخلی عمل نماید! گفتند: پس دشمنی آشکار شد و ما ضمن حمله نظامی (طبس)، شما را تحریم اقتصادی می‌کنیم.

گفتیم: تروریست‌ها، منافقین، گروهک‌های شبه نظامی و آدم‌کُش و ستون پنجم شما در مملک خودمان را ریشه‌‌کَن می‌کنیم! گفتند: شما را در مجامع بین المللی، تروریست می‌خوانیم و در بیانیه‌های حقوق بشر، محکوم می‌نماییم و البته بر تحریم‌ها نیز می‌افزاییم.

گفتیم: دوره‌ی بخشش استان‌ها و شهرهای این کشور توسط پادشاهان ذلیل به شما تمام شد، دیگر نه آذربایجان و خوزستانی به شما می‌دهیم و نه بحرین (که در زمان محمدرضا بخشوده شد)؛ گفتند با تمام قوای تسلیحاتی، سیاسی، مالی و ... از صدام حمایت می‌کنیم تا خاک شما را به اشغال درآورد و برای ایجاد جنگ‌های داخلی و یا شورش‌های تروریستی، از هیچ اقدامی فروگذار نمی‌نماییم! لذا تا 500 نفر به خیابان می‌ریزند، چند نفر را کشته و مجروح نموده و چند پمپ بنزین را به آتش می‌کشد، ترامپ و سایر رؤسای جمهور غربی، سریعاً و شخصاً اعلام حمایت می‌کنند!

گفتیم: ما می‌خواهیم در عرصه‌های گوناگون رشد علمی نماییم و به لحاظ کشاورزی و صنعت و تولید، خودکفا شویم؛ به علوم گوناگون، از جمله هوا – فضا، انرژی هسته‌ای، صنایع نظامی، نانو، تولید داروهای خاص و ... دست یابیم! گفتند: نه تنها شدیدترین تحریم‌ها را علیه شما اِعمال می‌کنیم، بلکه سایر گزینه‌ها نیز روی میز است!

گفتیم: اجازه نمی‌دهیم که شما با ایجاد، آموزش و تسلیح گروه‌های تروریستی، چون طالبان، القاعده، داعش، النصرة و ...، در کشورهای اسلامی و همسایه، ناامنی و کشتار ایجاد کنید، سوریه و عراق را به تصرف آنها درآورید و سپس قصد ایران نمایید و ...؛ گفتند: با شما در همان عراق و سوریه و ... می‌جنگیم، شما را محکوم به دخالت در کشورهای دیگر می‌کنیم، و بزرگترین فرمانده‌ی مبارزه با تروریسم در جهان (شهید سردار سلیمانی، المهندس و ...) را خودمان ترور می‌کنیم و به خودمان تبریک نیز می‌گوییم.

گفتیم: با بصیرت مراقب نفوذ هستیم و با همّت والا در تقویت همه جانبه‌ی خود می‌کوشیم! گفتند: سعی می‌کنیم شما را از داخل، با انواع فتنه‌ها و نیز بحران‌های اقتصادی و سوء مدیریت‌های عمدی، تضعیف کنیم.

  • ●●-آیا هنوز هستند کسانی که بگویند: «دشمنیما با امریکا» و مدعی شوند که اشکال از مواضع ماست و اگر ما کمی ملایم‌تر شویم، کوتاه بیاییم، در مذاکرات شرکت کنیم و به توافقاتی دست یابیم و ...، امریکا و انگلیس پسرخاله‌های ما می‌شوند و زندگی ما بهتر می‌شود؟!

یادتان هست که در ابتدای آغاز مذاکرات هسته‌ای، برخی از تازه به دوران رسیده‌های سیاسی، می‌گفتند: امریکا، انگلیس و متحدان اروپایی و نوکران عربی، با ما دشمنی ندارند – این دولت قبلی بود که با بداخلاقی، آنها را با ما دشمن کرد – امریکا نتوانسته ایران را بشناسد و ما اکنون با لبخند و شادی و دادن امتیازهای عجیب و غریب، ایران را به آنها می‌شناسیم – دوره‌ی موشک تمام شد و اکنون دوره‌ی مذاکره است – چند تا امتیاز می‌دهیم، به جایش چرخ‌های صنعت می‌گردد و "کلید" سعادت مردم، همین است که ما مقابل غرب کوتاه بیاییم و ...، خب چه شد؟!

الحمدلله ابتدا امریکا از توافق هسته‌ای خارج شد و سپس اروپا با چند سال گربه رقصانی، به هیچ یک از تعهداتش عمل نکرد، و حال آن که به اذعان مسئولان، ما نه تنها به تعهدات خود، به صورت یک جانبه عمل نمودیم، بلکه کارهایی کردیم که آنها از ما نخواسته بودند، لذا بسیار متعجب و خوشحال شدند!

آیا باز هم می‌گویند: «دشمنی ما با امریکا» و باز هم مدعی می‌شوند که «اگر ما کمی کوتاه بیاییم، همه چیز تمام می‌شود و کشور آباد می‌گردد و مردم به رفاه و امنیت می‌رسند»؟! آیا خودشان احمق هستند و یا مردم را احمق فرض کرده‌اند؟! آیا از خدا و قیامت‌شان نمی‌ترسند و از این مردم، خجالت نمی‌کشند؟!

سایر کسانی که به این مساله پاسخ داده اند