چرا برای عدم بدبینی مردم به دین، حکومت به اهل سیاست سپرده نمی‌شود و حکومت به اهل دیانت واگذار شده است؟

علت اصلی بدبینی مردم به دین عملکرد ضعیف یا فساد برخی مسئولان بوده که این موضوع به اصل دین ارتباطی ندارد. اشتباه و انحراف مسئولان نیز ناشی از ضعف دینی آنها و نه عمل به دین بوده است.

منابع مرتبط
عکس نوشت ها
چندرسانه ای
دریافت پست
برچسب ها: شبهه شبهات

پاسخ شبهه علت اصلی بدبینی مردم به دین عملکرد ضعیف یا فساد برخی مسئولان بوده که این موضوع به اصل دین ارتباطی ندارد. اشتباه و انحراف مسئولان نیز ناشی از ضعف دینی آنها و نه عمل به دین بوده است.

    1. علت اصلی بدبینی مردم به دین عملکرد ضعیف یا فساد برخی مسئولان بوده که این موضوع به اصل دین ارتباطی ندارد.
    2. سیاست جزء لاینفک دین بوده و به تعبیری «آب خوردن شیعه هم سیاسی است».
    3. از طرفی حکومت به همه مردم جامعه تعلق داشته و تنها متدینین سیاست جامعه را پیش نمی‌برند. مصداق این موضوع حضور اقلیتها در مجلس شورای اسلامی و مسئولان بی اعتقادی است که امروزه برای مردم شناخته شده اند.
    4. دلایل طرح ناکارآمدی حکومت دینی تجربۀ تاریخ ناموفق کلیسا و حاکمان جور به نام دین، تبلیغات استعماری –در راستای جدایی دین از سیاست-، خودکم بینی مسلمانان، عدم آشنایی با اسلام،[3] تفسیر نادرست از مفاهیم دینی و[4] فقدان اندیشه سیاسی مستقل بوده است.
    5. در مقابل علت طرح شبهه کارآمدی بهتر حاکمیت با افراد غیر دینی ریشه در علم سیاستی دارد که در غرب تولید شده است.
    6. سیاست غربی دستیابی به هدف با استفاده از تمام ابزارها بدون توجه به مسائل اخلاقی و دینی است. سیاست اسلامی معتقد به تعالی مادی و معنوی بشریت بوده و هدف را توجیه کننده وسیله نمی‌داند.
    7. امام علی (ع) به عنوان یک الگوی تمام عیار در نهج البلاغه می فرماید: ««به خدا سوگند! اشتباه می کنید. معاویه از من زیرک تر نیست. او دغل باز و فاسد است. من نمی خواهم دغل بازی بکنم و از جادّه حقیقت منحرف شوم و فسق و جور مرتکب شوم. اگر خدای تبارک و تعالی، دغل بازی را دشمنی نمی پنداشت، در آن وقت می دیدید که زرنگ ترین مردم دنیا، علی(ع) است. دغل بازی، فسق و جور است و این گونه فجورها، کفر است و من می دانم که هر فریب کاری در قیامت محشور می شود، در حالی که یک پرچم دارد.»

      سیاست جزء لاینفک دین بوده و به تعبیری «آب خوردن  شیعه هم سیاسی است». در مکتب تشیع که حاکمیت جمهوری اسلامی را بر عهده دارد تمام کارها با سیاست در ارتباط بوده و اصولا برای پیشبرد اهداف دینی اعمال حاکمیت دینی لازم می‌باشد. از طرفی حکومت به همه مردم جامعه تعلق داشته و تنها متدینین سیاست جامعه را پیش نمی‌برند. مصداق این موضوع حضور اقلیتها در مجلس شورای اسلامی و مسئولان بی اعتقادی است که امروزه برای مردم شناخته شده اند.

      دلایل طرح ناکارآمدی حکومت دینی تجربۀ تاریخ ناموفق کلیسا و حاکمان جور به نام دین، تبلیغات استعماری –در راستای جدایی دین از سیاست-، خودکم بینی مسلمانان، عدم آشنایی با اسلام،[1] تفسیر نادرست از مفاهیم دینی و[2] فقدان اندیشه سیاسی مستقل بوده است. در مقابل علت طرح شبهه کارآمدی بهتر حاکمیت با افراد غیر دینی ریشه در علم سیاست دارد. در قرن معاصر بیش از 90 درصد تئوریها و علوم مرتبط با سیاست –از جمله علم روابط بین الملل- در آمریکا تولید و نهادینه می‌شود. سیاست غربی نیز دستیابی به هدف با استفاده از تمام ابزارها بدون توجه به مسائل اخلاقی و دینی است. سیاست اسلامی معتقد به تعالی مادی و معنوی بشریت بوده و هدف را توجیه کننده وسیله نمیداند. از همین رو امام علی (ع) به عنوان یک الگوی تمام عیار در نهج البلاغه می فرماید: ««به خدا سوگند! اشتباه می کنید. معاویه از من زیرک تر نیست. او دغل باز و فاسد است. من نمی خواهم دغل بازی بکنم و از جادّه حقیقت منحرف شوم و فسق و جور مرتکب شوم. اگر خدای تبارک و تعالی، دغل بازی را دشمنی نمی پنداشت، در آن وقت می دیدید که زرنگ ترین مردم دنیا، علی(ع) است. دغل بازی، فسق و جور است و این گونه فجورها، کفر است و من می دانم که هر فریب کاری در قیامت محشور می شود، در حالی که یک پرچم دارد.»

سایر کسانی که به این مساله پاسخ داده اند